معنی بهترین کارگردانی
حل جدول
آلخاندرو گونزالس ایناریتو برای «مرد پرنده ای»
برنده بهترین کارگردانی
آمات اسکالانته برای فیلم اِلی
بهترین کارگردانی اسکار 2014
آلفونسو کوارون
بهترین کارگردانی اسکار 2015
آلخاندرو گونزالز اینیاریتو
برنده سیمرغ بهترین کارگردانی
سعید روستایی
بهترین کارگردانی اسکار 87
آلخاندرو گونزالس ایناریتو برای «مرد پرندهای»
بهترین کارگردانی اسکار 2016
الخاندرو گونسالس اینیاریتو
بهترین کارگردانی اسکار 2017
دیمین شزل
بهترین کارگردانی اسکار 2018
گیرمو دل تورو
بهترین کارگردانی اسکار 2019
آلفونسو کوارون
برنده اسکار 1939 بهترین کارگردانی
ویکتور فلمینگ
لغت نامه دهخدا
کارگردانی. [گ َ] (حامص مرکب) عمل کارگردان. اداره. || صحنه آرایی.
بهترین
بهترین. [ب ِ ت َ] (ص عالی) مزیدعلیه «بهتر»، از عالم نوآئین و نوآئین ترین، چه این کلمه نسبت است که گاهی بمعنی مذکور آید چنانکه در کهین و مهین یعنی شخص منسوب به ماهیتی که آنرا «که » یا «مه » توان گفت و گاهی زائد می آید چنانکه در مثالین اولین. (آنندراج) (بهار عجم). خوبترین. (ناظم الاطباء). نیکوترین:
بهترین یاران و نزدیکان همه
نزد او دارم همیشه اندمه.
رودکی.
سخن بشنو وبهترین یاد گیر
نگر تا کدام آیدت دلپذیر.
فردوسی.
بهترین دوستی که بود مرا
بدترین دشمنی بمن بنمود.
خاقانی.
|| ستوده ترین. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین): و بهترینان بنی اسرائیل اینها بودند. (قصص الانبیاء ص 110).
از جسم بهترین حرکاتی صلوه بین
وز نفس بهترین سکناتی صیام دان.
خاقانی.
|| زیباترین. جمیل ترین. (فرهنگ فارسی معین). زیباترین. (ناظم الاطباء).
فرهنگ فارسی هوشیار
اداره، صحنه آرایی، کارگردان
فارسی به ایتالیایی
regia
معادل ابجد
1173